دزدان نابغه در ایران
دزدان نابغه در ایران
1_ چندی پیش در تهران در خانه ای در شهرک غرب دزدان شبانه وارد خانه پیرمرد و پیرزن ثروتمندی می شوند، دست و پا و دهان آن ها را بسته و پس از، از کار انداختن سیستم امنیتی خانه، تمام وسایل خانه و حتی مبلمان گران قیمت خانه را هم میبرند،
روز بعد که یکی از همسایه ها در خانه را باز میبیند وارد خانه میشود و پیرمرد و پیرزن را پیدا میکند و فورا به پلیس زنگ میزنند،
پلیس که وارد خانه شد تمام وسایل به سرقت رفته بود اما نه تصویری از دوربین ها و نه اثر انگشت و نشانی از سارقین باقی مانده بود.
2_ تا اینکه چند روز بعد شخصی با صاحب خانه تماس میگیرد و خود را یکی از سارقین معرفی میکند، آن شخص میگوید میخواهد نشانی وسایل دزدیده شده را بدهد، چون که تقسیم اموال مسروقه بین سارقین مطابق قرار قبلی انجام نشده و به آن شخص خیانت شده و او جهت انتقام گرفتن از سایر سارقین میخواهد نشانی اموال را اطلاع دهد و وی میگوید که کلیه وسایل در سیستان و بلوچستان در حال خارج شدن از مرز به مقصد پاکستان است. پس از دادن نشانی دقیق تلفن را قطع میکند.
3_ پلیس تهران بلافاصله با همکاران خود در سیستان و بلوچستان تماس میگیرند و نشانی را برای بررسی محلی میدهند، پلیس سیستان پس از محاصره محل کلیه وسایل مسروقه را در کاروانسرایی متروکه پیدا میکند و از صاحبان وسایل درخواست می شود برای تایید اموال در محل حضور یابند، پیرمرد و پیرزن خوشحال از پیدا شدن وسایل در محل حضور پیدا میکنند و پس از تایید کلیه اموال مسروقه، جهت تامین امنیت وسایل و جلوگیری از رویارویی احتمالی با سارقین عصبانی، وسایل با اسکورت پلیس به تهران ارسال می شوند
4_ دو هفته بعد دوباره همان سارقین مجددا شبانه به خانه پیرزن و پیرمرد آمده و مجدد دست و پای آنها را میبندند، بلافاصله به سراغ وسایل رفته و پس از پاره کردن و شکاندن وسایل، مواد مخدری که به صورت ماهرانه جاساز کرده بودند را خارج میکنند و خانه را ترک میکنند، قبل از رفتن از پیرمرد و پیرزن تشکر میکنند و میگویند ماه ها دنبال راهی بودیم که ۲۴۰ کیلو گرم تریاک را به تهران بیاوریم که با اسکورت پلیس و بدون هیچ زحمتی این کار انجام شد.
1_ چندی پیش در تهران در خانه ای در شهرک غرب دزدان شبانه وارد خانه پیرمرد و پیرزن ثروتمندی می شوند، دست و پا و دهان آن ها را بسته و پس از، از کار انداختن سیستم امنیتی خانه، تمام وسایل خانه و حتی مبلمان گران قیمت خانه را هم میبرند،
روز بعد که یکی از همسایه ها در خانه را باز میبیند وارد خانه میشود و پیرمرد و پیرزن را پیدا میکند و فورا به پلیس زنگ میزنند،
پلیس که وارد خانه شد تمام وسایل به سرقت رفته بود اما نه تصویری از دوربین ها و نه اثر انگشت و نشانی از سارقین باقی مانده بود.
2_ تا اینکه چند روز بعد شخصی با صاحب خانه تماس میگیرد و خود را یکی از سارقین معرفی میکند، آن شخص میگوید میخواهد نشانی وسایل دزدیده شده را بدهد، چون که تقسیم اموال مسروقه بین سارقین مطابق قرار قبلی انجام نشده و به آن شخص خیانت شده و او جهت انتقام گرفتن از سایر سارقین میخواهد نشانی اموال را اطلاع دهد و وی میگوید که کلیه وسایل در سیستان و بلوچستان در حال خارج شدن از مرز به مقصد پاکستان است. پس از دادن نشانی دقیق تلفن را قطع میکند.
3_ پلیس تهران بلافاصله با همکاران خود در سیستان و بلوچستان تماس میگیرند و نشانی را برای بررسی محلی میدهند، پلیس سیستان پس از محاصره محل کلیه وسایل مسروقه را در کاروانسرایی متروکه پیدا میکند و از صاحبان وسایل درخواست می شود برای تایید اموال در محل حضور یابند، پیرمرد و پیرزن خوشحال از پیدا شدن وسایل در محل حضور پیدا میکنند و پس از تایید کلیه اموال مسروقه، جهت تامین امنیت وسایل و جلوگیری از رویارویی احتمالی با سارقین عصبانی، وسایل با اسکورت پلیس به تهران ارسال می شوند
4_ دو هفته بعد دوباره همان سارقین مجددا شبانه به خانه پیرزن و پیرمرد آمده و مجدد دست و پای آنها را میبندند، بلافاصله به سراغ وسایل رفته و پس از پاره کردن و شکاندن وسایل، مواد مخدری که به صورت ماهرانه جاساز کرده بودند را خارج میکنند و خانه را ترک میکنند، قبل از رفتن از پیرمرد و پیرزن تشکر میکنند و میگویند ماه ها دنبال راهی بودیم که ۲۴۰ کیلو گرم تریاک را به تهران بیاوریم که با اسکورت پلیس و بدون هیچ زحمتی این کار انجام شد.
دیدگاه پست
لینک:
گزارش مشکل پست