شبی که بارون شدیدی میبارید
کد پست
599
دسته بندی
اخبار
نویسنده
شبی که بارون شدیدی میبارید،
" پرویز شاپور " از " احمد شاملو " پرسید :
چرا اینقدر عجله داری؟
شاملو گفت: میترسم به آخرین اتوبوس نرسم.
شاپور گفت: من میرسونمت.
شاملو پرسید: مگه ماشین داری؟
شاپور گفت: نه، اما چتر دارم!
« دوست واقعی کسی است که یاری رسان
شما باشد حتی اگر دقیقا آنچه
شما میخواهید را نداشته باشد.