۲. کتاب را امانت نگیریم
کد پست
291
دسته بندی
اخبار
نویسنده
️ ۲. کتاب را امانت نگیریم
کتاب را از کسی امانت نگیریم و بخریم. همان طور که معمولاً کفش یا کلاه یا خودرو دیگری را به امانت نمیگیریم و میخریم.
کتابها باید خریده شوند تا صنعت نشر گردش مالی داشته باشد و زمینگیر نشود. ناشر، مؤلف، ویراستار، صفحهآرا، کتابفروش، چاپخانه، سیستم حمل و نقل و بسیاری از دیگر عوامل مؤثر در تولید یک کتاب، با پولی که ما برای کتاب میدهیم میتوانند به کار ادامه دهند.
در این روزگار که به دلایل متعدد، اقتصاد نشر خراب است، خیلی از ناشران و کتابفروشان آسیب دیدهاند؛ خیلی از مؤلفان و دیگر عوامل تولید کتاب ناچار میشوند به مشاغل دیگری روی بیاورند، اهمیت این مسئله بیشتر است.
مسئلهٔ دیگر این است که خیلیها دوست ندارند کتابشان به امانت گرفته شود، چون خیلی وقتها کتابی که به امانت میرود برنمیگردد. معروف است که میگویند کسی که کتابش را به امانت میدهد نادان است و کسی که کتاب امانتی را برمیگرداند نادانتر. این حرف به نظرم غلط است. به نظر من کسی که کتابش را به امانت میدهد بخشنده و نجیب (یا شاید کمرو) است و کسی که امانت را برنمیگرداند سوءاستفادهجو و بیمسئولیت. چرا باید هم امانتدادن را که کار شرافتمندانهای است نادانی تصور کنیم و هم برگرداندن را، که یک وظیفهٔ طبیعی است.
من بارها در وضعیتهای حساس که به مطلبی نیاز داشتهام، دیدهام فلان کتاب مهم من نیست و به خاطرم آمده است که آن را کسی برده و برنگردانده است. ولی در عین حال گاهی بنا بر تعارف و رودربایستی کتابم را به امانت میدهم. حداقل امانتگیرنده باید خویشتندار باشد و جز در موارد اضطراری این کار را نکند. اگر میتواند بخرد، اگر نمیتواند از کتابخانه بگیرد. اگر باز هم نمیتواند و مورد خیلی اضطراری است، چاره ندارد ولی کتاب را سریع برگرداند.
تصویر: کتاب «سپید دندان» از جک لندن، اولین کتاب رمانی که خواندم. آن را از کتابخانهٔ عامهٔ کابل امانت گرفتم. آن نسخه از کتاب را ندارم. تصویر اینترنتی است.