معما
کد پست
1619
دسته بندی
اخبار
نویسنده
#معما
*مردی میخواست خودکشی کنه ، حکیمی دیدش بهش گفت :
*چرا میخوای خودتو بکشی؟*
*گفت : مشکل خانوادگی دارم️*
*حکیم گفت : *مشکلی نیست که حل نشه، بگو مشکلت چیه؟*
*مرد گفت : *با یک زن بیوه ازدواج کردم که یه دختر داشت .
پدرم تا دخترش را دید با اون ازدواج کرد !*
*پدرم شوهر دخترم(دامادم) شد و من پدر زنش !*
*بعد از مدتی زنم بچه دار شد که
پدرم پدربزرگش شد و همانطور که فرزندم برادر زن پدرم است او خاله ام شد و فرزندم داییم !!*
*و زمانیکه زن پدرم بچه دار شد فرزندش برادرم شد و در آن واحد نوه ام ،
چون نوه زنم میشد و زنم چون مادربزرگ برادرم میشد مادربزرگ منم هست .
با این حساب من همسر مادربزرگم هستم و پدربزرگ برادرم از پدرم و پدربزرگ خودم و نوه خودم . *
*حکیم گفت :
*توکل به خدا کن و خودکشی کن .
خدا خودت و پدرت رو نابود کنه و لعنت بر پدر و مادر کسی که دوباره ازت سؤال کنه*