خستهتر از صدای من گریهی
کد پست
1480
دسته بندی
اخبار
نویسنده
خستهتر از صدای من، گریهی بی صدای تو
حیف که مانده پیش من، خاطرهات به جای تو
رفتی و آشنای تو، بی تو غریب ماند و بس
قلب شکستهاش ولی، پاک و نجیب ماند و بس
طعنه به ماجرا بزن، اسم مرا صدا بزن
قلب مرا ستاره کن، دل به ستارهها بزن
تکیه به شانهام بده، دل به ترانهام بده
راوی آوارگیام، راه به خانهام بده
یک سره فتح میشوم، با تو اگر خطر کنم
سایهی عشق میشوم، با تو اگر سفر کنم
شب شکن صد آینه با شب من چه میکنی؟
این همه نور داری و صحبت سایه میکنی
وقت غروب آرزو بهت مرا نظاره کن
با تو طلوع میکنم، ولولهای دوباره کن
با تو چه فرق میکند زنده و مرده بودنم
کاش خجل نباشم از زخم نخورده بودنم
#افشین_یداللهی
مجله علمی، ادبی، هنری بُلو