بعدتو



کد پست 1409
دسته بندی دکلمه
نویسنده مهدی محمدی

شعر بعدتو:

هنرمند دکلمه: آسمان


((بعد تو پیر که نه؛ من متلاشی شده‌ام))
غرق دریای غم و ماهی آبی شده‌ام
بعد تو من ز خودم روح ندارم دیگر
تو که رفتی و منم پیکر خالی شده‌ام
شده‌ام کالبدی مرده و آواره‌ی تو
بعد تو از همه دنیا... فراری شده‌ام
ماه را از دور میبینم سلامی میکنم
بعد تو ماتم زدم، دور ز شادی شده‌ام
خنده‌هایت بود درمان همه غم‌های من
بعد تو من از غمت هم‌ ره ساقی شده‌ام
خود چنین کردم و گفتم که تو خوشبخت شوی
منِ بیمار به این عشق تو راضی شده‌ام
تو بخند هر چه بخندی دل من شادتر است
من از این دوری تو دست به زاری شده‌ام...
مهدی محمدی


دیدگاه پست


لینک: گزارش مشکل پست

siteMap - Design by QooSoft